اخبار جوانرود

شهرستان جوانرود

اخبار جوانرود

شهرستان جوانرود

زبان هورامی

زبان هورامی جزو زبان های هند و اروپایی و یکی از شاخه های اصلی پارسی باستان است.

فرهنگ قوم کرد که هورامی ها در طول تاریخ در جوار آنها بوده و به واسطه نزدیکی از سرزمینشان با آنها ممزوج شده اند مجموعه ای به هم پیچیده و ناشناخته از دل تمدن باستانی و شگفت انگیز بین النهرین در دو سوی جلگه های سرسبز و کوه های سر به فلک کشیده زاگرس می باشد. این تمدن کهن تاکنون به صورت شفاهی سینه به سینه و گوشه هایی اندک به صورت نوشتار از دل دوران های گذشته به صورتی پویا و زایا ره به در برده و تا حد امکان به دور از گزند عوامل خارجی باقی مانده است که باید بسان میراثی گرانبها نگه داشته و در حفظ و حراست از آن کوشید و نگذاشت که عده ای به نام فرهنگ ودفاع از آن این هویت دیرین را لکه دار کرده و در زیر نام اتحاد زبان ها آن را در خود ذوب نمایند.

فرهنگ و تمدن این کهن دیار به عنوان بخشی از تمدن بزرگ ایران باستان با زیرساخت هایی محکم و استوار از موسیقی و عرفان گرفته تا ادبیات نوشته و نانوشته اش و آداب ورسوم مبتنی بر خرد جمعی و نبوغی سازگار با طبیت اهورایی اش شایسته است که بیشتر از این مورد واکاوی و جستجوی فرهنگ دوستان قرار گرفته و یکی از دغدغه های خاطر هر هورامی زبانی باشد. متاسفانه تاکنون به صورت علمی و آکادمیک در این زمینه کار نشده که امید است بیشتر کار شود.



در اینجا نظر تنی چند از صاحبنظران و شرق شناسان خالی از لطف نمی باشد:

صاحبنظران اروپایی عموما بر این باورند که زبان هورامی کردی نیست و مردمی که بدان سخن می گویند کرد نیستند. اما خود این مردم خود را از هر حیث کرد می دانند. این نکته شگفتی است که با این که برقانی و مکری در کردستان شمالی و جنوبی ادبیات بزرگی پدید آورده اند شاعران دربار والی های اردلان و نیز امرای بابان در سروده های خود هورامی را در مقام لهجه ای مهذبتر و متمدن تر از لهجه خشن گفتاری امری مذکور به کار برده اند.

در ادامه همین مطالب اشاره می گردد: این مطالب همه به ظاهر حکایت از این دارد که این منطقه در گذشته ای دور جایگاه مردمی پیشرفته و گورانی زبان بوده و بعدها معروض امواج تهاجم کردهای چادرنشین و خشن بازی واقع شده که در میانشان اقامت گزیدند و زبان و حکم خود را برایشان تحمیل کردند.

عین همین مطلب را درک کینان در کتاب« کردها و کردستان« با ترجمه آقای ابراهیم یونسی آورده است و در مورد حدود آن می گوید:‌ امروزه قزلباش های ترکیه، کاکایی های عراق و مردم هورامان ایران و ساکنان نواحی مرکزی زاگرس تا جنوب شاهراه خانقین - کرمانشاه بدین زبان تکلم می کنند.

در سال 1921 شاهد کار مشترکی از »ئاکریستنسن« و »م.بینیدیکتیسن« بودیم که کار تحقیقاتی آنها نیز در آخر به این رسیده بود که هورامی کردی نیست و از دسته زبان های ایرانی بوده که در یک اقلیم ساکن بوده اند اما به واسطه هجوم کردها پخش و پلا شده اند. درهمین مورد »ئی. سونیس« اشاره می کند: اغلب دیالکتیک گورانی را در فهرست کردی قرار می دهند؛در حالی که واقعیت چیز دیگری است. خاصیت دستوری و لغات کرمانجی هیچ ارتباطی با گورانی ندارند«. 6 »شمس قیس رازی« در کتاب »المعجم فی معاییر اشعار العجم« که آن را در ابتدای قرن هشتم هجری نوشته است می گوید: خوشترین اوزان، فهلویات است که آهنگ آن را »اورمنان« خوانند و لحن آن را »اورامین« یا »اورمنان« که نمودار آهنگ مردم هورامان کردستان است که به گویش هورامی سخن می گویند.

این موضوع را ماموستا »هه ژار« به صورت »شیرین ترین زبان برای شعر هورامی است« بیان کرده است. »دیاکونوف« زبان های ایرانی را که هورامی نیز شامل آنهاست به صورت زیر تقسیم بندی کرده است:

1- زبان های ایرانی گروه اسکیثی - خاورمیانه یا زبان های ایران شرقی

2- زبان های ایرانی گروه جنوب شرقی که تنها نماینده آن زبان فارسی کهن است.

3- زبان های ایرانی گروه ایران غرب که دسته سوم خود به دو دسته تقسیم بندی می گردد: الف: زبان های گروه شمال غرب: کهن ترین آنها ماد یا زبان مقدس « زردشت» یعنی اوستاست که زبان کردی را زنده ترین تجلی آن می دانند. ب: زبان های گروه جنوب غرب: خط میخی عصر هخامنشی در حریم فارس.

از دیگر کسانی که در مورد تقسیم بندی لهجه های زبان کردی تحقیق و فعالیت داشته اند، می توان به افراد زیر اشاره کرد: مینورسکی، الکساندر ژاپا با تاثیرپذیری از عشایر کرد و محل زندگی آنها، شرف خان بدلیسی با استناد به دستور زبان، توفیق وهبی، محمدامین زکی، استاد هورامانی،‌استاد خال، امام مردوخ، دکتر عزالدین مصطفی رسول، دکتر کمال فواد و بسیاری از شخصیت های دیگری که ذکر نام آنها در اینجا بسی وقت گیر و معدودی تحقیقات آکادمیک که اخیرا انجام شده است.

نکته قابل توجه در این زمینه این است که تقسیم بندی ها در اغلب موارد ذکر شده بر اساس سلیقه های شخصی بوده به طوری که هیچ کدام از افراد به طور صد در صد روی یک تقسیم بندی خاصی اتفاق نظر ندارند و در اغلب موارد نیز مرز مشخصی بین لهجه ها وجود ندارد. قبل از پرداختن به مبحث تغییر و تحولات بد نیست گوشه چشمی به قباله های هورامان که موضوع را بیشتر می شکافد داشته باشیم. در سند شماره سه اورامان خط و بیشتر لغات آرامی و دیگر لغات و اجزای پایانی کلمات پهلوی اشکانی است. از این جا می توان دریافت که در این روزگار زبان پهلوی اشکانی به آهستگی و آرامی جای خط و سیطره زبان یونانی را گرفته و به تدریج در منطقه حاکم شده است، به طوری که با مطالعه اسناد شماره یک و دو سند شماره سه این نکته به روشنی قابل درک است. زیرا اسناد شماره یک و دو به زبان یونانی نگاشته شده اند که آن هم به واسطه سلطه یونانی ها و اقتدار سیاسی آنها بوده است.

نکته مهم در پوست نوشته های اورامان از منظر زبان شناسی است که تاریخ مناسبات اجتماعی - اقتصادی و حقوقی در آنها روشن شده است. انعقاد معاهده ساده ای چون خرید و فروش یک زمین در یک روستا با کلیه شرایط و در حضور شاهدان امر شاهدی بر این مدعاست، ادعایی که رابطه ای مستقیم با درجه مدنیت و فرهنگ حاکم بر آن مناطق را دارد. پروفسور »مینس« درمورد زبان این کتیبه ها می گوید: باید به این مساله اذعان نمود که زبان نگارش این کتیبه ها یا کردی باستان یا زبانی است که هنوز شناخته نشده است. حروف آرامی ویونانی به کار رفته در این اسناد به همراه نشانه ها و علایم ویژه روی این حروف بیگمان به جهت نزدیک کردن این شیوه کتابت با زبان منطقه بوده است. سوال قابل طرح این است که زبان منطقه در آن عصر چه زبانی بوده است؟ آیا شیوه هورامی بجا مانده کنونی همان زبان رایج بوده یا با سیر تغییر و تحولاتی به ما رسیده است در هر صورت مایه بسی مباهات است. از سویی دیگر بررسی واژگان اسناد مذکور از نظر ریشه ای یا زبان هورامی که برخی از زبان شناسان انجام داده اند، این نکته را روشن می کند که زبان مذکور همان هورامی باستان است که زبان رایج منطقه بوده و کلیه محاورات و مکاتبان با آن انجام شده است.

یک بررسی تطبیقی به قول آقای محمدرضا باطنی: واژگان هر زبان پاسخگوی آنگونه پدیده های فرهنگی است که در داخل آن جامعه خلق شده اند. البته باید به پدیده های فرهنگی پدیده های مادی نیز اضافه کرد. هورامی ها در جغرافیایی کوهستانی باسنگلاخ هایی پوشیده از برف، دره های عمیق و جلگه های سرسبز که به رودهایی خروشان ختم می گردند مسکن گزیده اند و با درخت و طبیعت، چشمه و چمنزار مانوس بوده اند. به تبع آن واژه هایی کاربردی زبانشان نیز در همین حریم می باشند. کما اینکه جهت هر بوته، گل یا پرنده یا پدیده ها و مفاهیم دیگری مثل زندگی در خانه باغ، قشلاق وییلاق (هوارنشینی) هزاران واژه و کلمه داشته که در گذر زمان با کمترین تغییر از زوال محفوظ مانده اند. در حالی که همین واژگان در زبان مردمان دیگر نواحی که اقتضای محیط زندگی شان چیز دیگری است وجود ندارند. همچنانکه بسیاری از واژگانی که پدیده های مرتبط با آنها در این جغرافیا نمی باشد وجود ندارند. به عنوان مثال واژگانی که به اقتضای زندگی در صحرا و سر و کار داشتن با حیواناتی بسان شتر می باشد. در این موارد و بسیاری موارد مشابه دیگر اگر واژگانی در یک زبان وجود داشته و در زبان دیگر وجود نداشته یا وارد شده اند دلیلی بر نارسایی زبان دومی یا وارد کننده واژه نمی باشد. به دلیل اینکه هیچ ارتباطی باساختارهای زبان شناسی ندارد، بلکه می توان گفت که پیدایش واژگان بر اساس پیش نیازها و مولفه های فرهنگی و حتی بومی جغرافیایی است. در هورامانات که مردمانش از قدیم الایام با طبیعت بوده یا بر اساس نیاز به هوار رفته و برای مدتی هر چند کم یکجانشینی دیگری بغیر از روستای خویش را تجربه کرده و در طول سالیان تکرار کرده اند، در آنجا خرده فرهنگی درست کرده که یکی از زیر مولفه های آن زبان و زایش کلمات بنا به نیاز در آن محیط بوده که آن هم به نوبه خود عناصر زبانی را آفریده است.

ماموستا احمد نظیری در مورد زبان هورامی چنین می گوید: هورامی دارای زبان کامل می باشد البته با توجه به اینکه کردی سورانی زبان موحد و نوشتاری کردستان است به خاطر حفظ آن تمام گویش های دیگر کردی را لهجه نامیده اند

سوالی که در اینجا پیش می آید این است که آیا وقت آن نرسیده است که بگوییم: آیا پرداختن به زبان هورامی و کوشش در جهت نشر و گسترش آن ضربه ای به زبان کردی است یا حتی می تواند در جهت موازی و ضامن بقای زبان کردی با توجه به ریشه های مشترک آن دو باشد. استاد دهخدا در کتاب لغت نامه در مورد زبان هورامی چنین می گوید: زبان هورامی یک زبان مستقل است که دارای لهجه های مختلف بوده و در کردستان جنوبی رایج و ساکنین در طول حیات تاریخی خود بدان تکلم نموده اند و دارای قواعد دستوری و غنای کامل در کلمات و اصوات می باشد و با وجود تغییرات در دوران تاریخی از کیفیت و لطافت و روانی آن کاسته نشده است. مانند سورانی اعرابش با حروف و چون زبان عربی دارای قواعد و چارچوب محکم می باشد و در فراوانی و کوتاهی کلمات و جملات یک زبان پربار و قاعده پذیر است. در رعایت مذکور و مونث مجازی و حقیقی، سماعی و قیاسی اسما، اشارات، معرفه و نکره، صفت های فاعلی و مفعولی و ضمایر و غیره اگر از عربی برتر نباشد کمتر هم نیست. با جرات می توان گفت یکی از زبان های زنده ای که احتیاج به حتی یک کلمه خارجی ندارد مگر در مواردی که مانند بقیه زبان ها وارد گشته باشد و در زبان هورامی هر گاه لازم باشد می توان آنها را سریعا جایگزین کرد. همچنانکه با آمدن زبان عربی به عنوان زبان دینی هورامی بدون داشتن فرهنگستان زبان به وسیله مردم عامی بلافاصله شروع به جایگزینی کلمات و اسما کرد یا آنها را کوتاه نمود مانند:

وضو: ده س ویسم،   صلوه: نما ، صوم: روچی ، اسکندر: ئه سکه، مسجد: مزگی ،عبدالله: عبه

این زبان شاید بی نیازترین زبانی باشد که گویندگانش در نهایت راحتی و بدون احتیاج به کلمات بیگانه در مسیر صحیح قرار داده و به مقصود می رساند.

منبع :بیساران وهورامان                    کیوان محمدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد