بگزاده جلد: 12 شماره مقاله:5001 |
بِگْزاده، یا بیگزاده، نام یک گروه بزرگ کُرد زبان پراکنده در شمال غرب ایران و مناطقى از سلیمانیة عراق. بگزادهها را یکى از گروه بزرگان ونجبای کرد دانستهاند نیکیتین، 85.
خاستگاه و پیشینة تاریخى: خاستگاه کردهایبگزاده بهدرستى معلوم نیست. به نظر مىرسد که اصل و ریشة بگزادگان ایران و عراق مشترک باشد. اوبن سیاح فرانسوی که در 906-907م در ایران بهسر مىبرد، راجع به بگزادههای ایران مىنویسد: نسب آنها به پیربوداق فرزند شیرخان بنیانگذار ساوجبلاغ، از کردان مُکری آذربایجان مىرسد. پیر بوداق دو فرزند به نامهای عبدالعزیز سلطان و عبدالله بیگ داشت. اعقاب عبدالعزیز به خانزاده شهرت یافتند و در شهرها نشیمن گزیدند، و نوادگان عبدالله به بگزاده معروف شدند و در کوهستانها پراکنده گشتند.
بگزاده جلد: 12 شماره مقاله:5001 |
بِگْزاده، یا بیگزاده، نام یک گروه بزرگ کُرد زبان پراکنده در شمال غرب ایران و مناطقى از سلیمانیة عراق. بگزادهها را یکى از گروه بزرگان ونجبای کرد دانستهاند نیکیتین، 85.
خاستگاه و پیشینة تاریخى: خاستگاه کردهایبگزاده بهدرستى معلوم نیست. به نظر مىرسد که اصل و ریشة بگزادگان ایران و عراق مشترک باشد. اوبن سیاح فرانسوی که در 906-907م در ایران بهسر مىبرد، راجع به بگزادههای ایران مىنویسد: نسب آنها به پیربوداق فرزند شیرخان بنیانگذار ساوجبلاغ، از کردان مُکری آذربایجان مىرسد. پیر بوداق دو فرزند به نامهای عبدالعزیز سلطان و عبدالله بیگ داشت. اعقاب عبدالعزیز به خانزاده شهرت یافتند و در شهرها نشیمن گزیدند، و نوادگان عبدالله به بگزاده معروف شدند و در کوهستانها پراکنده گشتند. بگزادگان تا اواسط قرن 3ق/9م، رئیس و خانِ کردهای مکری و حکمران ساوجبلاغ آذربایجان بودند ص 12-13. گروهى دیگر از بگزادگان نیز که به بگزادههای هورامان اورامان معروفند، اصل و نسب خود را، برخلاف خاندانهای دیگر کُرد، به تهمورث کیانى پادشاه افسانهای ایران مىرسانند نک: ادمندز، 68-69.
بگزادههای جاف ایران و عراق با چند پشت به «زایربگ» ظاهربگ مىرسند و نخستین تیرة امیران و خانهای عشایر جاف از آنها برخاستهاند عزاوی، /2، 3. ظاهربگ در 186ق/772م همراه با گروهى از جافها که در جنگ با والیان اردلان شکست خورده بودند، از ایران به «بانى خیلان»، واقع در کنارة غربى سیروان عراق، کوچ کردند و تحت حمایت پاشای کرد سلیمانیه درآمدند زکى، /41؛ ادمندز، 56؛ نیکیتین، 68. رفته رفته بگزادگان به رهبری ظاهربگ با غلبه بر عشایر بومى منطقه، رهبری جافهای ایران و کردستان عراق را بر عهده گرفتند و بر قدرت و نفوذ جافها افزودند. در این دوره، بگزادهها با نفوذ در میان ایلها و طایفههای دیگر کرد، قدرتمندترین تیرة امیران را در میان عشایر کرد عراق و ایران پدید آوردند ادمندز، 58، 63-64، 60. اعتمادالسلطنه نیز بگزادهها را از اعیان، و معتبرترین طوایف جوانرود کردستان دانسته است /378.
سازمان ایلى: برخى از بگزادگان به صورت ایل یا طایفهای مستقل و برخى دیگر به صورت تیره، به طایفهها و ایلهای دیگر کرد پیوستهاند. مثلاً بگزادههایى که در نوار مرزی ایران با ترکیه و عراق در منطقة تَرْگِوَر اورمیه زندگى مىکنند، یک طایفه با سازمان ایلى مستقل هستند ایرانشهر،/21؛ نیز نک: دهقان، 1؛ لیکن بگزادههای عشایر جاف مرادی عراق همچون تیره یا طایفهای از «تیلهکو» در شیروانه عزاوی، /9، «یزدان بخش» همو، /0 و «گلالى» در شهرزور ادمندز، 56-57، 61، و بگزادههای عشایر جاف جوانرودیایران، طایفههایى از «ولدبیگى» و «باوهجانى» بابا جانى به شمار مىرفتهاند. رؤسای اغلب این طوایف از میان بگزادگان برگزیده مىشدند عزاوی، /1-2. اعتمادالسلطنه همانجا بگزادگان جاف جوانرود را یکى از طوایف دوگانه و از اعیان این ناحیه دانسته است که از دو شعبة یعقوب بیگى و باب خانى تشکیل شده بودند. ایل هماوند نیز شاخهای به نام بگزاده چلبى دارد. اصل و نسب این ایل به جافها مىرسد و در سلیمانیة عراق پراکندهاند. بگزادگان هماوندی از نسل «خوامراده شیر»اند. او صاحب فرزند به نامهای یادگار، صفر، رمضان و رشید بود و شاخة بگزاده از فرزندان یادگار هستند. بگزادههای هماوند از تیرة جوامیر، قادر و کاکه تشکیل مىشوند عزاوی، /8-9؛ زکى، همانجا؛ دفتر، 33.
پراکندگى: بگزادگان در مناطقى در غرب ایران و شمال عراق به سر مىبرند. بگزادههای ایران در اطراف اورمیه و اشنویه پراکندهاند. بگزادههای اطراف اورمیه از دو شاخة بگزادگان دشت و بگزادگان بنار تشکیل مىشوند. بگزادگان دشت، در تولکى، دربند و سولیک سیلوانا؛ و بگزادگان بنار در امیریاد، دیزج، دزاوا و محال زندگى مىکنند. بگزادههای اشنویه به بگزادة حیدری و فضلالله بگى معروفند و در اطراف روستاهای اشنویه و سلدوز پراکندهاند کریمى، 48، 50.
طایفة مستقل بگزادة ایران مجموعاً در 9 آبادی از محال دشت و ترگور در حوالى اورمیه بهسر مىبردند. برخى از این آبادیها عبارتند از خوشکو، کای، جِرْم، بتکار، نوشان، میروا، هلوری، راجان، درگز و زنگلان. گروهى از بگزادهها که تخته قاپو شدهاند، در محل آنبى مىزیستند ایرانشهر،/21. بگزادههای عراق در شمال آن سرزمین و در حوالى مرز ترکیه سکنى دارند و هورامان اورامان در حلبچه، مرکز اصلى زندگى و تجمع آنهاست ادمندز، 67. بابا حکیم خلیفة شیخهای اورامان یکى از مردان با نفوذ در میان عشایر بگزاده در دو دهة نخست سدة 0م بود نیکیتین، 58. از مردان با نفوذ و رؤسای دیگر بگزاده در میان جافها مىتوان به قادر بیگ، محمدپاشا، رستم بیگ و حبیب بیگ اشاره کرد ادمندز، 58؛ اعتمادالسلطنه، /378.
نقش تاریخى: بگزادهها به طور مستقل در تاریخ کردها نقش چندانى نداشتند، اما با توجه به قدرت و نفوذ و موقعیت آنان در میان جافها، نقشهای تاریخى آنها را مىتوان در تاریخ ایل جاف پى جست. در اوایل دورة قاجار، بیگهای طوایفِ کردِ حوالى اورمیه و دو سوی مرز ایران و عثمانى، برای عباس میرزا نایبالسلطنه د 249ق، در جنگ، سرباز سواره و پیاده تأمین مىکردند و از اینرو، مورد حمایت او بودند III/1109 , 2 .EIدر 321ش که آذربایجان در اشغال ارتش شوروی بود، برخى ایلات و عشایر، از جمله کردهای اطراف اورمیه، به تحریک روسها آشوب برپا کردند. در این میان، کردهای بگزاده نیز به سرکردگى نوری بیگ، همراه کردهای «هرکى» ه م، به سرکردگى رشیدبیگ جهانگیری، رئیس ایل کرد هرکى و عضو کمیتة مرکزی حزب دموکرات کردستان در محال ترگور و دشتِ مرگور، واقع در منطقة غربى اورمیه، مشغول تاخت و تاز بودند. بگزادهها همراه با کردهای ایل هرکى در 323ش در ارتفاعات جهودلرداغى اورمیه با نیروهای دولتى درگیر شدند و شکست خوردند زنگنه، 5-6، 6-7؛ اسکندری نیا، 07، 12. همچنین در شورش بارزانیها برضد دولت ایران، کردهای بگزاده همراه با عشایر هرکى از شورشیان حمایت مىکردند همو، 9.
جمعیت و فعالیت: از شمار جمعیت کردهای بگزاده اطلاع دقیقى در دست نیست. جمعیت آنها در سالهای 311-342 و 349ش به ترتیب 00، 50 و 00 خانوار برآورد شده است کیهان، /10؛ دهقان، 1؛ ایرانشهر، همانجا. جمعیت عشایر کوچندة بگزاده بر اساس سرشماری 366ش، جمعاً 20 ،تن بوده است که در مراتع منطقةدهستان ترگور زندگى مىکردهاند سرشماری ...،2. بگزادگان اهل تسنن و شافعى مذهبند و کوچندگان آنها بیشتر به گوسفندداری مشغولند دهقان، همانجا؛ مشکور، 91؛ افشار، 66؛ ایرانشهر، همانجا.
مآخذ: ادمندز، سیسیل جان، کردها، ترکها، عربها، ترجمة ابراهیم یونسى، تهران، 367ش؛ اسکندرینیا، ابراهیم، ساختار سازمان ایلات و شیوة معیشت عشایر آذربایجان غربى، اورمیه، 366ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآةالبلدان، به کوشش عبدالحسین نوایى و هاشم محدث، تهران، 368ش؛ افشار سیستانى، ایرج، ایلها، چادرنشینان و طوایف عشایری ایران، تهران، 366ش؛ اوبن، اوژن، ایران امروز 906-907 ایران و بینالنهرین، ترجمة علىاصغر سعیدی، تهران، 362ش؛ ایرانشهر، کمیسیون ملى یونسکو در ایران، تهران، 342ش؛ دفتر، محمدهادی و عبدالله حسن، العراق الشمالى، بغداد، 958م؛ دهقان، على، سرزمین زردشت، تهران، 348ش؛ زکى، محمدامین، کورد و کوردستان، بغداد، 350ق/931م؛ زنگنه، احمد، خاطراتى از مأموریتهای من در آذربایجان، تهران، 353ش؛ سرشماری اجتماعى - اقتصادی عشایر کوچنده 366ش، جمعیت عشایری دهستانها، مرکز آمار ایران، تهران، 368ش؛ عزاوی، عباس، عشائر العراق، بغداد، 366ق/ 947م؛ کریمى، بهمن، جغرافى مفصل تاریخى غرب ایران، تهران، 316ش؛ کیهان، مسعود، جغرافیای مفصل ایران، تهران، 311ش؛ مشکور، محمدجواد، نظری به تاریخ آذربایجان...، تهران، 349ش؛ نیکیتین، واسیلى، کرد و کردستان، ترجمة محمدقاضى، تهران، 366ش؛ نیز: . 2 EI
جعفراسحاقى تیموری
http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=5001